کد مطلب:33012 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:19

گنجینه پرسمان » اعتقادات

يك دليل براي اثبات خدا بنويسيد؟

يكي از راههاي اثبات وجود خدا مطالعه در كتاب خلقت و نظم آن است يعني اگر عقل جايز دانست كه مثلاً علامه ي مجلسي كه چند هزار صفحه كتاب نوشته ، مردي بي سواد بوده كه چشم خود را بسته و قلم روي كاغذ نهاده است پس از سياه كردن چند هزار صفحه ، اتفاقاً به صورت چند جلد كتاب علمي ، مفيد ، در آمده باشد اگر عقل چنين چيزي را جايز دانست آنوقت جايز مي داند كه جهاني بدين منظم به طور اتفاق پديد آمده باشد و اما بيان علمي آن اين است كه :
اگر فرضاً 10 عدد سكه كه روي آنها از شماره 1 تا 10 نوشته شده باشد در كيسه اي بريزيم آنگاه چشم خود را بسته و به قصد اينكه مي دهيم به ترتيب آن 10 سكه را در آوريم يكي را بيرون بياوريم درباره آن 10 احتمال مي دهيم كه يكي اين است كه همان اولي بوده باشد . اين سكه را در كيسه انداخته سكه ديگري بيرون مي آوريم درباره آنهم 10 احتمال مي دهيم كه يكي از آنها اين است كه اين سكه دو مي باشد يعني همان باشد كه رويش نوشته شده است ( 2 ) ولي احتمال اينكه اولي ، اولي و دومي ، دومي باشد 1% است كه اينك براي روشن مطلب هر 100 احتمال را ذكر مي كنيم :
1 و 10 ، 2 و 10 و . . . 10 و 10
1 و 9 ، 2 و 9 و . . . 10 و 9
1 و 8 ، 2 و 8 و . . . 10 و 8
1 و 7 ، 2 و 7 و . . . 10 و 7
1 و 6 ، 2 و 6 و . . . 10 و 6
1 و 5 ، 2 و 5 و . . . 10 و 5
1 و 4 ، 2 و 4 و . . . 10 و 4
1 و 3 ، 2 و 3 و . . . 10 و 3
1 و 2 ، 2 و 2 و . . . 10 و 2
1 و 1 ، 2 و 1 و . . . 10 و 1
همه اين احتمالات درباره اين دو عدد سكه به ذهن مي آيد كه يكي از آنها مورد نظر است و آن اين است كه اولي اتّفاقاً همان اولي و دومي همان دومي باشد . حال آن سكه را هم در كيسه ريخته سومي را بيرون مي آوريم به همان بيان گذشته احتمال اينكه سومي ، همان سومي باشد يك در ده است ولي احتمال اينكه اولي همان اولي و دومي همان دومي و سومي همان سومي باشد يك در هزار است و در چهارمي يك در ده هزار و در پنجمي يك در صد هزار و در ششمي يك در يك ميليون و در هفتمي يك در ده ميليون است و در هشتمي يك در صد ميليون در نهمي يك در هزار ميليون و درد همي كي درده ميليون خواهد بود كه هيچ عاقلي آنرا قابل اعتماد نمي داند و نمي گويد كه مثلاً : ( اگر ده هزار ميليون كاسه است كه در دهمي يك در ده ميليون خواهد بود كه هيچ عاقلي آنرا قابل اعتماد نمي داند و نمي گويد كه مثلاً : ( اگر ده هزار ميليون كاسه است كه درد پراكنده است يكي مسموم باشد بايد از تمام كاسه ها اجتناب كنيم . )
حال وقتي احتمال تصادف در 10 عدد سكه اينقدر ضعيف و خنده آور است چگونه مي توان احتمال داد كه ميلياردها موجود مربوط به هم كه هر يك از آنها داراي نظامي است و هر يك صدها شرط دارد ، اتفاقاً و خود به خود به وجود آمده باشند؟
بزرگان دين هم گاهي اين برهان را به اين صورت بيان نموده اند كه آيا ممكن است طوفاني كه اتفاقاً از جنگلي عبور مي كند درختها را خرد كند و اتفاقاً به صورت تخته هايي اندازه هم درآورده و اتفاقاً آنها را به زمين هايي بيفكند كه روي آن زمينها ميخهايي باشد كه آنها هم اتفاقاً در آن جا به طور عمود روي زمين قرار گرفته باشند و اتفاقاً ميخها در همان جاي تخته فرو رود كه بايد برود و اتفاقاً در اثر طوفاني شدن سيلها اين تخته هاي ميخكوب شده به هم متصل و درست به صورت كشتي بسيار منظم درآيد داراي هم رقم اطاق و همه چيز ديگر پس وقتي يك كشتي ممكن نيست بدون كشتي ساز و به طور اتفاق موجود شود آنگاه چگونه ممكن است جهاني به اين وسعت با اين همه نظام خود به خود و اتفاقاً به وجود آمده باشد .
براي اطلاع بيشتر مي توانيد به كتاب آفريدگار جهان مراجعه كنيد .